اس ام اس های مهدوی
بیا که خسته اند جمعه های انتطارمان
بیا که جمعه هم گذشت دیر شد قرارمان
تمام روزنامه های شنبه تیتر می زنند
تو آمدی و سبز شد ترنم بهارمان . . .
.
.
.
بیا مهدی شب هجران سفر کن
بیا از پرده ی سیاه گذر کن
بیا ای آفتاب خوب پنهان
بیا شام مرا با خود سحر کن . . .
.
.
.
جدیدترین اس ام اس های امام زمان
جمعه روز عاشقی و دلبری است
سوی من جمعه همیشه سروری است
سرور عالم در این روز منجی است
او به هر پادشهی خود مهتری است . . .
.
.
.
بیا مهدی بگویم من همه روز
به عادت خوانمت هر روز با سوز
ولی غافل از ان کردارهای نا پسندم
که میگوید نیا مهدی زود است امروز . . .
.
.
.
پیامک امام زمان
یا مهدی
چشم انتظار می شینم و زل می زنم به پنجره
هر غروبا با یادتو می زنم این دل وگره
آرزوها رو خط به خط رج می زنم به دامنت
تا تو بیا ببینمت سوار دشت آینه . . .
.
.
.
این جمعه هم از دیدن رویت خبری نیست
دیگر نفسم هم، نفسِ معتبری نیست
رد می شود این جمعه و تا لحظه آخر
از آمدن سبز تو اما اثری نیست
ای شاه کلیدِ همه قفلِ قفسها
مرغان قفس را تو نباشی که پری نیست …
اللهم عجل لولیک الفرج
.
.
.
شعر امام زمان
جمعه ای هم آمد اما او نبود
جمعه ای دیگر صبوری میکنم
ترسم از این است نبینم روی او
انتظارم را مروری میکنم
من به امیدی که بینم روی او
صبح جمعه عشق معنا می کنم
در غروب پر غمش در این دلم
ناله ی (امن یجیبا) میکنم
.
.
.
جمعه شد آقا نگاهم بر در است
در فراق یار آهم از سر است
می نمایند جمعه ها گر افتخار
باشد از مهدی (عج) زهرا(س) انتظار . . .
.
.
.
میشود من باشم و وقتش شود؟
عاقبت یک جمعه خواهی نخواهی می رسد
بارالها میشود این هفته هجرانش به پایانی رسد . . . ؟
.
.
.
اشعار زیبا برای امام زمان
.جمعه یعنی یک هوای غصه دار
جمعه یعنی لحظه لحظه انتظار
جمعه یعنی یک سما فریاد و آه
جمعه شد آقا کجایی ؟ بین راه!
جمعه وصل و رسیدن کی شود؟
.
.
.
جمعه مظلومان همیشه انتظار
تا رسد آن منجی جوشن سوار
او زنورش این جهان روشن کند
شد شفای هردلی دارد بهار . . .
.
.
.
تو کی می آیی مهدی ای چشمه ولایت
دنیا تو را میخواهد ای تشنه وصالت
تو کی می آیی مهدی دنیا پر از سیاه است
گر وصل تو اندک شد بنگر به عاشقانت . . .
.
.
.
از صبح ازل دل شده دیوانه مهدی
مبهوت و خمار از می میخانه مهدی
محبوب خدا می شود اندر همه عالم
دیوانه شود هر که ز پیمانه مهدی
فردوس برین را بدهم تا که دهندم
دیداری از آن صورت جانانه مهدی
ما را فقط این بس که ببینیم و بمیریم
آن دیده جادوئی و مستانه مهدی
.
.
.
من گریه می ریزم به پای جاده ات، تا
آئینه کاری کرده باشم مقدمت را
اوّل ضمیر غائب مفرد کجائی؟
ای پاسخ آدینه های پر معمّا
.
.
.
دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند
دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند
دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما
پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند
.
.
.
ای اف به این زمانه و ای اف به روزگار
تا کی شکست ، خرد شدن ، بغض ، انتظار
تقویمها نبود تو را ناله میکنند
در سالهای ساکت و بی روح و مرگبار
.
.
کلمات کلیدی :
:: برچسبها: